مراجعه به متن

از زنانی که نامشان در کتاب مقدّس ذکر شده است چه می‌آموزیم؟‏

از زنانی که نامشان در کتاب مقدّس ذکر شده است چه می‌آموزیم؟‏

پاسخ کتاب مقدّس

 در سرتاسر کتاب مقدّس می‌توانیم در مورد زنان متعددی بخوانیم و از سرگذشت آن‌ها درس‌های مفیدی بیاموزیم.‏ (‏رومیان ۱۵:‏۴؛‏ ۲تیموتائوس ۳:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ در این مقاله،‏ به طور مختصر به شرح حال برخی از زنان ذکرشده در کتاب مقدّس می‌پردازیم.‏ بسیاری از آنان برای ما نمونه هستند،‏ و می‌توان از سرگذشت عده‌ای دیگر نیز درس عبرت گرفت.‏—‏۱قُرِنتیان ۱۰:‏۱۱؛‏ عبرانیان ۶:‏۱۲‏.‏

  اَبیجایِل

 اَبیجایِل که بود؟‏ او همسر مردی توانگر اما بی‌رحم به نام نابال بود.‏ با این حال،‏ اَبیجایِل زنی فروتن،‏ فهمیده و خوش‌سیما بود.‏ همچنین او خصوصیاتی داشت که مورد پسند یَهُوَه خداست.‏—‏۱سموئیل ۲۵:‏۳‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ اَبیجایِل با شوهر خود نابال در منطقه‌ای زندگی می‌کرد که داوود و همراهانش،‏ خود را در آنجا پنهان کرده بودند،‏ زیرا داوود که پادشاه آیندهٔ اسرائیل بود،‏ از شائول پادشاه فراری بود.‏ آنان طی اقامتشان در آن منطقه،‏ از گله‌های نابال در برابر راهزنان محافظت می‌کردند.‏ اما وقتی قاصدانی از طرف داوود از نابال خواهش کردند که مقداری آذوقه به آنان بدهد،‏ نابال سرسختانه از تهیهٔ آذوقه سر باز زد.‏ داوود از شدّت خشم کنترل خود را از دست داد و با همراهانش رفت تا نابال و تمام مردان اهل خانه‌اش را بکُشد!‏—‏۱سموئیل ۲۵:‏۱۰-‏۱۲،‏ ۲۲‏.‏

 اَبیجایِل به محض این که از سرسختی شوهر خود باخبر شد،‏ با درایت و حکمت وارد عمل شد تا جلوی این فاجعه را بگیرد.‏ او مقداری خوراک به خدمتگزارانش داد تا نزد داوود و همراهانش ببرند،‏ و خود نیز از پی آنان رفت و التماس‌کنان از داوود خواست که به نابال رحم کند.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۱۴-‏۱۹،‏ ۲۴-‏۳۱‏)‏ داوود با مشاهدهٔ هدیه و فروتنی اَبیجایِل و شنیدن توصیهٔ خردمندانه‌اش متوجه شد که خدا از طریق این زن خداترس او را از کشتن نابال و مردانش بازداشته است.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۳۲،‏ ۳۳‏)‏ چندی بعد،‏ داوود پس از مرگ نابال،‏ اَبیجایِل را به همسری گرفت.‏—‏۱سموئیل ۲۵:‏۳۷-‏۴۱‏.‏

 از سرگذشت اَبیجایِل چه می‌آموزیم؟‏ اَبیجایِل زنی زیبارو و ثروتمند بود،‏ اما خود را برتر از دیگران نمی‌دید.‏ او برای حفظ صلح حاضر بود برای خطایی که مرتکب نشده بود عذرخواهی کند.‏ اَبیجایِل در آن موقعیت پرتنش،‏ آرامش خود را حفظ کرد و با شجاعت،‏ سنجیدگی و ابتکار عمل کرد.‏

  اِستَر

 اِستَر که بود؟‏ او یک یهودی بود که خشایارشا او را به همسری برگزید.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ اِستَر ملکه با استفاده از نفوذ خود مانع نسل‌کشی قوم خود شد.‏ او از یک فرمان حکومتی باخبر شد که در روزی خاص باید تمام یهودیان ساکن امپراتوری پارس کشته شوند.‏ این نقشهٔ شوم به دست هامان که رئیس وزرای دربار بود،‏ ریخته شده بود.‏ (‏اِستَر ۳:‏۱۳-‏۱۵؛‏ ۴:‏۱،‏ ۵‏)‏ اِستَر با کمک پسرعموی خود مُردِخای،‏ زندگی خود را به خطر انداخته و همسر خود خشایارشا را از این دسیسه مطلع ساخت.‏ (‏اِستَر ۴:‏۱۰-‏۱۶؛‏ ۷:‏۱-‏۱۰‏)‏ پادشاه به اِستَر و مُردِخای اجازه داد که به نام او حکمی دیگر صادر کنند تا یهودیان اجازه داشته باشند که از خود دفاع کنند.‏ در نتیجه،‏ یهودیان توانستند دشمنانشان را شکست دهند.‏—‏اِستَر ۸:‏۵-‏۱۱؛‏ ۹:‏۱۶،‏ ۱۷‏.‏

 از سرگذشت اِستَر چه می‌آموزیم؟‏ اِستَر ملکه نمونه‌ای عالی از شجاعت،‏ فروتنی و تواضع از خود بجا گذاشت.‏ (‏مزمور ۳۱:‏۲۴؛‏ فیلیپیان ۲:‏۳‏)‏ اِستَر علی‌رغم زیبایی و مقامش،‏ همواره جویای هدایت و کمک دیگران بود.‏ او با سنجیدگی،‏ احترام و شجاعت با همسرش صحبت کرد.‏ و هنگامی که جان یهودیان در خطر بود،‏ او با شجاعت خود را به عنوان یکی از آنان معرفی کرد.‏

  ایزابل

 ایزابل که بود؟‏ ایزابل همسر یکی از پادشاهان اسرائیل به نام اَخاب بود.‏ او یهودی نبود و به جای یَهُوَه،‏ بَعَل را که یکی از بت‌های کنعانیان بود،‏ می‌پرستید.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ ایزابل ملکه‌ای بود سلطه‌جو،‏ بی‌رحم و خشن.‏ او پرستش بَعَل و اعمال نامشروع جنسی‌ای را که بخشی از پرستش این بت بود،‏ ترویج می‌داد.‏ در عین حال،‏ سعی او بر این بود که دیگر کسی خدای حقیقی یعنی یَهُوَه را پرستش نکند.‏—‏۱پادشاهان ۱۸:‏۴،‏ ۱۳؛‏ ۱۹:‏۱-‏۳‏.‏

 ایزابل برای این که به اهداف خودخواهانهٔ خود برسد،‏ به دروغ و قتل متوسل می‌شد.‏ (‏۱پادشاهان ۲۱:‏۸-‏۱۶‏)‏ او مطابق با پیشگویی خدا،‏ به طرزی فجیع کشته شد و به خاک سپرده نشد.‏—‏۱پادشاهان ۲۱:‏۲۳؛‏ ۲پادشاهان ۹:‏۱۰،‏ ۳۲-‏۳۷‏.‏

 از سرگذشت ایزابل چه می‌آموزیم؟‏ ما می‌توانیم از ایزابل درس عبرت گیریم.‏ رفتار او در امور اخلاقی چنان بی‌پروا و بی‌شرمانه بود که نام او امروزه هم در برخی فرهنگ‌ها مثالی است برای این خصوصیات.‏

  حَنّا

 حَنّا که بود؟‏ او همسر اِلقانَه و مادر سموئیل بود.‏ سموئیل یک نبی برجسته در اسرائیل باستان بود.‏—‏۱سموئیل ۱:‏۱،‏ ۲،‏ ۴-‏۷‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ شوهر حَنّا همسری دیگر به نام فِنِنَّه نیز داشت که دارای فرزند بود اما حَنّا برای مدتی طولانی نازا بود.‏ فِنِنَّه با بی‌رحمی به او گوشه و کنایه می‌زد،‏ اما حَنّا به خدا دعا می‌کرد تا تسلّی بگیرد.‏ او با خدا عهد بست که اگر خدا به او پسری ببخشد،‏ او را برای خدمت در خیمهٔ عبادت وقف کند؛‏ خیمه‌ای سیّار که اسرائیلیان برای پرستش استفاده می‌کردند.‏—‏۱سموئیل ۱:‏۱۱‏.‏

 خدا دعای حَنّا را مستجاب کرد و به او پسری بخشید که نام او را سموئیل گذاشتند.‏ این زن خداترس به عهد خود وفا کرد و سموئیل را زمانی که هنوز کوچک بود،‏ به خیمهٔ عبادت برد تا در آنجا خدمت کند.‏ (‏۱سموئیل ۱:‏۲۷،‏ ۲۸‏)‏ مادرش هر سال ردایی برایش می‌دوخت و آن را برای او می‌برد.‏ بعدها،‏ خدا به حَنّا برکت بیشتری داد و او صاحب پنج فرزند دیگر شد؛‏ سه پسر و دو دختر.‏—‏۱سموئیل ۲:‏۱۸-‏۲۱‏.‏

 از سرگذشت حَنّا چه می‌آموزیم؟‏ حَنّا هنگام رویارویی با سختی‌ها از ته دل دعا می‌کرد.‏ دعای سپاسگزاری او که در اول سموئیل ۲:‏۱-‏۱۰ به ثبت رسیده است،‏ بازتابی از ایمان قوی اوست.‏

  •   برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حَنّا،‏ به مقالهٔ «‏سفرهٔ دلش را پیش خدا گشود‏» مراجعه کنید.‏

      برای توضیح این که چرا خدا مدتی رسم چندهمسری را تحمّل کرد،‏ به مقالهٔ «‏سؤالات خوانندگان‏» در مجلّهٔ برج دیده‌بانی ۱ اوت ۲۰۰۳ صفحهٔ ۳۱ مراجعه کنید.‏

  حوّا

 حوّا که بود؟‏ او نخستین زن تاریخ بشر بود و نخستین زنی که در کتاب مقدّس به او اشاره شده است.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ حوّا مانند همسرش آدم به عنوان انسانی کامل با اراده‌ای آزاد خلق شده بود.‏ آنان همچنین از این توانایی برخوردار بودند که خصوصیاتی الٰهی مانند محبت و حکمت را در خود پرورش دهند.‏ (‏پیدایش ۱:‏۲۷‏)‏ حوّا می‌دانست که خدا به آدم گفته بود که اگر از درختی خاص بخورند خواهند مرد.‏ اما او فریب این گفتهٔ شیطان را خورد که اگر از آن بخورد نمی‌میرد.‏ در واقع شیطان او را متقاعد کرد که اگر از خدا سرپیچی کند،‏ زندگی بهتری خواهد داشت.‏ بنابراین حوّا از فرمان واضح خدا سرپیچی کرد و از آن میوه خورد و شوهر خود را نیز واداشت که از آن بخورد.‏—‏پیدایش ۳:‏۱-‏۶؛‏ ۱تیموتائوس ۲:‏۱۴‏.‏

 از سرگذشت حوّا چه می‌آموزیم؟‏ می‌توانیم از شرح حال حوّا بیاموزیم که چرا خطرناک است امیال نادرست را در فکر خود بپرورانیم.‏ او علی‌رغم فرمان واضح خدا،‏ در دل خود میلی شدید برای داشتن امتیازی به وجود آورد که به او تعلّق نداشت.‏—‏پیدایش ۳:‏۶؛‏ ۱یوحنا ۲:‏۱۶‏.‏

  دِبورَه

 دِبورَه که بود؟‏ در ایّام باستان،‏ یَهُوَه خدا از طریق این نبیه خواست و ارادهٔ خود را برای قوم اسرائیل آشکار می‌ساخت.‏ همچنین خدا از طریق او به اختلافات بین اسرائیلیان رسیدگی می‌کرد.‏—‏داوران ۴:‏۴،‏ ۵‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ دِبورَهٔ نبیه با شجاعت از پرستندگان خدا پشتیبانی می‌کرد.‏ برای مثال،‏ او به فرمان خدا،‏ مردی به نام باراق را فراخواند تا رهبری لشکر اسرائیلیان را به عهده گیرد و به جنگ دشمنان خود یعنی کنعانیان برود.‏ (‏داوران ۴:‏۶،‏ ۷‏)‏ وقتی باراق از دِبورَه خواست که او را همراهی کند،‏ دِبورَه ترس به دل راه نداد،‏ بلکه با اشتیاق درخواست او را پذیرفت.‏—‏داوران ۴:‏۸،‏ ۹‏.‏

 پس از آن که اسرائیلیان با کمک خدا بر کنعانیان پیروز شدند،‏ دِبورَه بخشی از سرود پیروزی آن جنگ را سرایید؛‏ سرودی که در خواندن آن با باراق همصدا شد.‏ دِبورَه در آن سرود همچنین به نقش زنی خداترس به نام یاعیل در شکست دادن کنعانیان اشاره کرد.‏—‏داوران،‏ باب ۵‏.‏

 از سرگذشت دِبورَه چه می‌آموزیم؟‏ دِبورَه زنی فداکار و شجاع بود.‏ او دیگران را به انجام کارهایی که از دید خدا درست است تشویق می‌کرد.‏ همچنین او آنان را به دلیل درستکاری‌شان با رغبت تحسین می‌کرد.‏

  دختر شولَمّی

 دختر شولَمّی که بود؟‏ او یک دختر زیبای روستایی و شخصیت اصلی کتاب غزل غزل‌های سلیمان بود.‏ کتاب مقدّس به نام او اشاره نمی‌کند.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ دختر شولَمّی وفاداری خود را به دلدادهٔ خود که یک چوپان بود حفظ کرد.‏ (‏غزل غزل‌ها ۲:‏۱۶‏)‏ زیبایی خیره‌کنندهٔ او از چشمان سلیمان که پادشاهی ثروتمند بود،‏ دور نماند و او سعی کرد که دل آن دختر را به دست آورد.‏ (‏غزل غزل‌ها ۷:‏۶‏)‏ با این که دیگران دختر شولَمّی را تشویق می‌کردند تا سلیمان را انتخاب کند،‏ او نپذیرفت چون عاشق یک چوپان فقیر بود و به او وفادار ماند.‏—‏غزل غزل‌ها ۳:‏۵؛‏ ۷:‏۱۰؛‏ ۸:‏۶‏.‏

 از سرگذشت دختر شولَمّی چه می‌آموزیم؟‏ او با وجود زیبایی‌اش و این که دائماً مورد تمجید و تعریف دیگران قرار می‌گرفت،‏ هرگز خود را از دیگران برتر نمی‌دانست.‏ دختر شولَمّی تحت فشار اطرافیان و با وجود وعدهٔ ثروت و مقام همواره به دلدادهٔ خود وفادار ماند.‏ او بر احساسات خود تسلّط داشت و پاکی اخلاقی خود را حفظ کرد.‏

  دلیله

 دلیله که بود؟‏ او زنی بود که یکی از داوران اسرائیل باستان به نام سامسون عاشق او شده بود.‏—‏داوران ۱۶:‏۴،‏ ۵‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ دلیله از رهبران فلسطینیان رشوه گرفت تا به سامسون که خدا به دست او اسرائیلیان را از چنگ فلسطینیان نجات داده بود،‏ خیانت کند؛‏ زیرا فلسطینیان در برابر قدرت خارق‌العاده و خدادادی او ناتوان بودند.‏ (‏داوران ۱۳:‏۵‏)‏ پس رهبران فلسطینیان از دلیله کمک خواستند.‏

 فلسطینیان به دلیله پول دادند تا علّت قدرت سامسون را به آنان بگوید.‏ دلیله آن پول را قبول کرد و پس از چند بار تلاش،‏ توانست راز سامسون را بیابد.‏ (‏داوران ۱۶:‏۱۵-‏۱۷‏)‏ سپس او راز سامسون را به فلسطینیان گفت و آنان نیز سامسون را گرفته و به زندان انداختند.‏—‏داوران ۱۶:‏۱۸-‏۲۱‏.‏

 از سرگذشت دلیله چه می‌آموزیم؟‏ می‌توان از شرح حال دلیله درس عبرت گرفت.‏ او از روی طمع،‏ نسبت به یک خادم یَهُوَه خدا با خودخواهی و فریبکاری عمل کرد و به او خیانت نمود.‏

  راحاب

 راحاب که بود؟‏ او زنی روسپی بود که در یکی از شهرهای کنعانیان به نام اَریحا زندگی می‌کرد،‏ اما بعدها پرستندهٔ یَهُوَه خدا شد.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ راحاب به دو جاسوس اسرائیلی که برای جاسوسی به سرزمین کنعان آمده بودند،‏ پناه داد.‏ او چنین کرد،‏ زیرا از دیگران شنیده بود که یَهُوَه،‏ خدای اسرائیل چگونه قومش را از مصر و بعدها از دست اَموریان نجات داده بود.‏

 راحاب به این دو جاسوس کمک کرد و در عوض از آنان تقاضا کرد که وقتی اسرائیلیان به شهر اَریحا حمله می‌کنند،‏ بر او و بستگانش رحم کنند.‏ آنان موافقت کردند،‏ به شرطی که مأموریتشان را فاش نکند و هنگام حملهٔ اسرائیلیان به اَریحا،‏ با بستگانش در خانهٔ خود بماند.‏ همچنین برای این که اسرائیلیان بدانند راحاب و خانواده‌اش در کدام خانه زندگی می‌کنند،‏ راحاب می‌بایست طنابی سرخ‌رنگ از پنجرهٔ خانه آویزان می‌کرد.‏ راحاب موبه‌مو به دستورات آنان عمل کرد و با خانواده‌اش از نابودی شهر اَریحا نجات یافت.‏

 راحاب بعدها با مردی اسرائیلی ازدواج کرد و هم داوود پادشاه و هم عیسی مسیح از نوادگان او بودند.‏—‏یوشَع ۲:‏۱-‏۲۴؛‏ ۶:‏۲۵؛‏ مَتّی ۱:‏۵،‏ ۶،‏ ۱۶‏.‏

 از سرگذشت راحاب چه می‌آموزیم؟‏ کتاب مقدّس از راحاب به عنوان نمونه‌ای عالی از ایمان یاد می‌کند.‏ (‏عبرانیان ۱۱:‏۳۰،‏ ۳۱؛‏ یعقوب ۲:‏۲۵‏)‏ سرگذشت او نشان می‌دهد که خدا بخشنده است،‏ بین انسان‌ها تبعیض قائل نمی‌شود و به کسانی که به او توکل می‌کنند،‏ بدون توجه به گذشته‌شان برکت می‌دهد.‏

  راحیل

 راحیل که بود؟‏ او یکی از دختران لابان و همسر مورد علاقهٔ یعقوب،‏ جدّ بزرگ قوم اسرائیل بود.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ راحیل همسر یعقوب شد و برای او دو پسر به دنیا آورد.‏ این دو پسر در میان کسانی بودند که ۱۲ طایفهٔ اسرائیل باستان را پایه‌گزاری کردند.‏ راحیل هنگام نگهداری از گوسفندهای پدرش با یعقوب آشنا شد.‏ (‏پیدایش ۲۹:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ راحیل در مقایسه با خواهر بزرگش لیه «خوش‌اندام و زیبارو» بود.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۱۷‏.‏

 یعقوب عاشق راحیل شد و موافقت کرد که هفت سال کار کند تا با او ازدواج کند.‏ (‏پیدایش ۲۹:‏۱۸‏)‏ اما لابان یعقوب را فریب داد و کاری کرد که نخست با لیه ازدواج کند؛‏ سپس به یعقوب اجازه داد که راحیل را نیز به همسری گیرد.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۲۵-‏۲۷‏.‏

 یعقوب راحیل و دو پسری را که از او داشت،‏ بیشتر از لیه و پسرانش دوست داشت.‏ (‏پیدایش ۳۷:‏۳؛‏ ۴۴:‏۲۰،‏ ۲۷-‏۲۹‏)‏ به همین دلیل،‏ در میان دو خواهر رقابت به وجود آمده بود.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۳۰؛‏ ۳۰:‏۱،‏ ۱۵‏.‏

 از سرگذشت راحیل چه می‌آموزیم؟‏ راحیل همچنان امید داشت که خدا دعای او را خواهد شنید.‏ به همین خاطر شرایط سخت در خانواده‌اش را تحمّل کرد.‏ (‏پیدایش ۳۰:‏۲۲-‏۲۴‏)‏ داستان او نشان می‌دهد که چندهمسری چه مشکلاتی برای خانواده‌ها ایجاد می‌کند.‏ تجربهٔ راحیل گواهی بر این امر است که معیار اولیهٔ خدا مبنی بر تک‌همسری،‏ یعنی ازدواج یک مرد با یک زن،‏ بسیار حکیمانه بود.‏—‏مَتّی ۱۹:‏۴-‏۶‏.‏

  •   برای توضیح این که چرا خدا مدتی رسم چندهمسری را تحمّل کرد،‏ به مقالهٔ «‏سؤالات خوانندگان‏» در مجلّهٔ برج دیده‌بانی ۱ اوت ۲۰۰۳ صفحهٔ ۳۱ مراجعه کنید.‏

  رِبِکا

 رِبِکا که بود؟‏ او همسر اسحاق و مادر یعقوب و عیسو دو پسر دوقلویش بود.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ حتی زمانی که برای رِبِکا سخت بود،‏ او خواست خدا را انجام داد.‏ هنگامی که او از چاه آب می‌کشید،‏ مردی از او خواست تا جرعه‌ای آب به او بدهد.‏ رِبِکا سریعاً به او آب داد و همچنین گفت که برای شتران آن مرد نیز آب از چاه می‌کشد.‏ (‏پیدایش ۲۴:‏۱۵-‏۲۰‏)‏ آن مرد خادم ابراهیم بود که مسافتی طولانی را پیموده بود تا برای اسحاق،‏ پسر ابراهیم همسری پیدا کند.‏ (‏پیدایش ۲۴:‏۲-‏۴‏)‏ او دعا کرد که خدا به او برکت دهد.‏ پس وقتی سخت‌کوشی و مهمان‌نوازی رِبِکا را دید،‏ متوجه شد که خدا به دعایش پاسخ داده و آن دختر را برای همسری اسحاق انتخاب کرده است.‏—‏پیدایش ۲۴:‏۱۰-‏۱۴،‏ ۲۱،‏ ۲۷‏.‏

 هنگامی که رِبِکا از دلیل آمدن خادم ابراهیم باخبر شد،‏ موافقت کرد که همراه او برود و همسر اسحاق شود.‏ (‏پیدایش ۲۴:‏۵۷-‏۵۹‏)‏ رِبِکا صاحب دو پسر دوقلو شد.‏ خدا به او آشکار کرده بود که پسر بزرگ‌ترش عیسو،‏ پسر کوچک‌ترش یعنی یعقوب را خدمت خواهد کرد.‏ (‏پیدایش ۲۵:‏۲۳‏)‏ هنگامی که اسحاق می‌خواست عیسو را به عنوان نخست‌زاده برکت بدهد،‏ رِبِکا کاری کرد که یعقوب طبق خواست خدا برکت نخست‌زادگی را دریافت کند.‏—‏پیدایش ۲۷:‏۱-‏۱۷‏.‏

 از سرگذشت رِبِکا چه می‌آموزیم؟‏ رِبِکا متواضع،‏ سختکوش و مهمان‌نواز بود؛‏ خصوصیاتی که در موفقیت او به عنوان همسر،‏ مادر و پرستندهٔ خدای حقیقی کمک کرد.‏

  •   برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رِبِکا،‏ به مقالهٔ «‏خواهم رفت‏» مراجعه کنید.‏

  روت

 روت که بود؟‏ او یک زن موآبی بود که خانه و خدایان خود را ترک کرد تا در سرزمین اسرائیل،‏ یَهُوَه را بپرستد.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ روت به مادر شوهر خود نَعُومی محبتی فوق‌العاده نشان داد.‏ نَعُومی همراه شوهر و دو پسرش برای فرار از قحطی اسرائیل به موآب رفته بود.‏ پسران نَعُومی با دخترانی موآبی به نام‌های روت و عُرْفَه ازدواج کردند.‏ بعدها،‏ همسر و دو پسر نَعُومی مردند و اینچنین آن سه زن بیوه شدند.‏

 نَعُومی تصمیم گرفت که به اسرائیل بازگردد چرا که خشکسالی به پایان رسیده بود.‏ روت و عُرْفَه نیز خواستند که همراه او بروند.‏ اما نَعُومی به آنان گفت که نزد خویشان خود برگردند.‏ بنابراین عُرْفَه به نزد خانوادهٔ خود برگشت.‏ (‏روت ۱:‏۱-‏۶،‏ ۱۵‏)‏ اما روت نَعُومی را بسیار دوست داشت و وفادارانه همراه مادرشوهر خود ماند و می‌خواست که یَهُوَه خدای نَعُومی را بپرستد.‏—‏روت ۱:‏۱۶،‏ ۱۷؛‏ ۲:‏۱۱‏.‏

 از آنجا که روت عروسی وفادار و شخصی سخت‌کوش بود،‏ نامی خوب در بِیت‌لِحِم یعنی شهر نَعُومی به دست آورد.‏ زمین‌داری ثروتمند به نام بوعَز تحت‌تأثیر کار روت قرار گرفت و با سخاوتمندی برای او و نَعُومی خوراک فراهم کرد.‏ (‏روت ۲:‏۵-‏۷،‏ ۲۰‏)‏ روت بعدها با بوعَز ازدواج کرد.‏ هم داوود پادشاه و هم عیسی مسیح از نوادگان او بودند.‏—‏مَتّی ۱:‏۵،‏ ۶،‏ ۱۶‏.‏

 از سرگذشت روت چه می‌آموزیم؟‏ روت به دلیل محبتش به نَعُومی و یَهُوَه با رغبت خانه و خویشان خود را ترک کرد.‏ او حتی در سختی‌های گوناگون سخت‌کوش و وفادار بود.‏

  زن لوط

 زن لوط که بود؟‏ کتاب مقدّس به نام او اشاره نمی‌کند،‏ اما می‌گوید که او مادر دو دختر بود و همراه با خانواده‌اش در شهر سُدوم زندگی می‌کرد.‏—‏پیدایش ۱۹:‏۱،‏ ۱۵‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ خدا قصد داشت که شهرهای سُدوم و غَمورَه را به دلیل رواج بیش از حد فساد اخلاقی نابود کند.‏ اما خدا از روی محبت دو فرشته را نزد لوطِ درستکار و خانواده‌اش فرستاد تا آنان بتوانند از نابودی شهر جان سالم به در آورند.‏—‏پیدایش ۱۸:‏۲۰؛‏ ۱۹:‏۱،‏ ۱۲،‏ ۱۳‏.‏

 این فرشتگان به لوط و خانواده‌اش گفتند که اگر بخواهند جان خود را حفظ کنند باید از شهر بگریزند و به عقب نگاه نکنند.‏ (‏پیدایش ۱۹:‏۱۷‏)‏ با این حال،‏ زن لوط از فرمان خدا سرپیچی کرد و «به پشت سر نگریست،‏ و ستونی از نمک گردید.‏»—‏پیدایش ۱۹:‏۲۶‏.‏

 از سرگذشت زن لوط چه می‌آموزیم؟‏ از شرح حال زندگی زن لوط می‌آموزیم که علاقهٔ شدید به مادیات می‌تواند باعث شود که از فرامین خدا سرپیچی کنیم.‏ عیسی به عنوان درس عبرت به این موضوع اشاره کرد و گفت:‏ «زن لوط را به خاطر آورید.‏»—‏لوقا ۱۷:‏۳۲‏.‏

  سارا

 سارا که بود؟‏ او همسر ابراهیم و مادر اسحاق بود.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ سارا زندگی راحت خود را در شهر پررونق اور ترک کرد زیرا به وعدهٔ خدا به همسرش ابراهیم ایمان داشت.‏ خدا به ابراهیم گفته بود که اور را ترک کند و به سرزمین کنعان برود.‏ خدا به او وعده داد که او را برکت داده و قومی بزرگ از او به وجود خواهد آورد.‏ (‏پیدایش ۱۲:‏۱-‏۵‏)‏ احتمالاً سارا در آن زمان بیشتر از ۶۰ سال داشت.‏ از آن زمان به بعد،‏ سارا و همسرش در چادر زندگی می‌کردند و از محلی به محل دیگر کوچ می‌کردند.‏

 با این که زندگی چادرنشینی به دور از خطر نبود،‏ سارا همیشه حامی ابراهیم بود تا مسیری را که خدا به آنان نشان داده بود ادامه دهند.‏ (‏پیدایش ۱۲:‏۱۰،‏ ۱۵‏)‏ او سال‌ها نازا بود و این باعث شده بود که بسیار اندوهگین شود.‏ اما خدا وعده داده بود که نسل ابراهیم را برکت خواهد داد.‏ (‏پیدایش ۱۲:‏۷؛‏ ۱۳:‏۱۵؛‏ ۱۵:‏۱۸؛‏ ۱۶:‏۱،‏ ۲،‏ ۱۵‏)‏ بعدها خدا وعده داد که سارا برای ابراهیم فرزندی خواهد آورد.‏ هنگامی که او بچه‌دار شد،‏ از سن بارداری‌اش مدت‌ها گذشته بود.‏ او ۹۰ سال داشت و ابراهیم ۱۰۰ ساله بود.‏ (‏پیدایش ۱۷:‏۱۷؛‏ ۲۱:‏۲-‏۵‏)‏ آنان پسر خود را اسحاق نامیدند.‏

 از سرگذشت سارا چه می‌آموزیم؟‏ نمونهٔ سارا به ما می‌آموزد که می‌توانیم همیشه به تحقق وعده‌های یَهُوَه اعتماد داشته باشیم؛‏ حتی اگر غیر ممکن به‌نظر رسد.‏ (‏عبرانیان ۱۱:‏۱۱‏)‏ همچنین نمونهٔ او به عنوان همسر،‏ اهمیت احترام به یکدیگر را در پیوند ازدواج نشان می‌دهد.‏—‏۱پِطرُس ۳:‏۵،‏ ۶‏.‏

  لیه

 لیه که بود؟‏ او اولین همسر یعقوب،‏ جدّ بزرگ قوم اسرائیل بود و خواهر کوچک‌ترش راحیل،‏ همسر دوم یعقوب بود.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۲۰-‏۲۹‏.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ لیه مادر شش پسر از پسران یعقوب بود.‏ (‏روت ۴:‏۱۱‏)‏ اما یعقوب در اصل قصد داشت با راحیل ازدواج کند،‏ نه لیه.‏ ولی پدر آنان لابان در روز عروسی کاری کرد که لیه جای راحیل را بگیرد.‏ وقتی یعقوب فهمید که فریب خورده و لیه را به همسری گرفته است،‏ رفت تا با لابان صحبت کند.‏ لابان گفت که مرسوم نیست دختر کوچک‌تر پیش از دختر بزرگ‌تر ازدواج کند.‏ پس یک هفته بعد،‏ یعقوب راحیل را نیز به همسری گرفت.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۲۶-‏۲۸‏.‏

 یعقوب راحیل را بیش از لیه دوست می‌داشت.‏ (‏پیدایش ۲۹:‏۳۰‏)‏ در نتیجه،‏ لیه از روی حسادت با خواهرش رقابت می‌کرد تا محبت و توجه یعقوب را به دست آورد.‏ نظر لطف خدا به لیه جلب شد و به او برکت داده و صاحب هفت فرزند شد؛‏ شش پسر و یک دختر.‏—‏پیدایش ۲۹:‏۳۱‏.‏

 از سرگذشت لیه چه می‌آموزیم؟‏ لیه با دعا به خدا توکل داشت و با وجود مشکلات خانوادگی خود یقین داشت که خدا از او حمایت می‌کند.‏ (‏پیدایش ۲۹:‏۳۲-‏۳۵؛‏ ۳۰:‏۲۰‏)‏ شرح حال زندگی او به شکلی واقع‌بینانه نشانگر مشکلات ناشی از چندهمسری است؛‏ رسمی که خدا برای مدتی تحمّل کرد.‏ اما معیار مورد پسند او این است که مرد یا زن فقط یک همسر داشته باشند.‏—‏مَتّی ۱۹:‏۴-‏۶‏.‏

  •   برای توضیح این که چرا خدا مدتی رسم چندهمسری را تحمّل کرد،‏ به مقالهٔ «‏سؤالات خوانندگان‏» در مجلّهٔ برج دیده‌بانی ۱ اوت ۲۰۰۳ صفحهٔ ۳۱ مراجعه کنید.‏

  مارتا

 مارتا که بود؟‏ مارتا خواهر ایلعازَر و مریم بود.‏ آنان در روستای بیت‌عَنیا در حوالی اورشلیم زندگی می‌کردند.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ مارتا دوست صمیمی عیسی مسیح بود،‏ چنانکه آمده است:‏ ‹عیسی مارتا،‏ مریم و ایلعازَر را دوست می‌داشت.‏› (‏یوحنا ۱۱:‏۵‏)‏ مارتا بسیار مهمان‌نواز بود.‏ در طی یکی از دیدارهای عیسی،‏ مریم تصمیم گرفت که به سخنان عیسی گوش دهد،‏ در حالی که مارتا به کار پذیرایی مشغول بود.‏ مارتا به عیسی شکایت کرد که مریم به او کمک نمی‌کند.‏ عیسی با مهربانی طرز فکر مارتا را اصلاح کرد.‏—‏لوقا ۱۰:‏۳۸-‏۴۲‏.‏

 وقتی ایلعازَر بیمار شد،‏ مارتا و خواهرش مریم پیامی برای عیسی فرستادند،‏ چرا که مطمئن بودند که او قادر است برادرشان را شفا دهد.‏ (‏یوحنا ۱۱:‏۳،‏ ۲۱‏)‏ اما ایلعازَر جان سپرد.‏ گفتگویی که مارتا پس از مرگ برادرش با عیسی داشت،‏ بازتابی از ایمان عظیمش بود؛‏ او به وعدهٔ کتاب مقدّس در مورد رستاخیز مردگان ایمان داشت و یقین داشت که عیسی قادر به رستاخیز برادرش است.‏—‏یوحنا ۱۱:‏۲۰-‏۲۷‏.‏

 از سرگذشت مارتا چه می‌آموزیم؟‏ مارتا در مهمان‌نوازی نمونه‌ای بارز بود.‏ او با دل و جان پند عیسی را به گوش گرفت.‏ همچنین او از صحبت در مورد احساسات و ایمان خود باکی نداشت.‏

  •   برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مارتا،‏ به مقالهٔ «‏ایمان آورده‌ام‏» مراجعه کنید.‏

  مریم (‏مادر عیسی)‏

 مریم که بود؟‏ او زنی یهودی بود که به نحوی معجزه‌آسا وقتی هنوز باکره بود،‏ باردار شد و به این شکل مادر عیسی شد.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ مریم در کمال فروتنی آنچه را که خدا از او خواست انجام داد.‏ در دوران نامزدی‌اش با یوسف،‏ فرشته‌ای بر او ظاهر شد و گفت که باردار و مادر مسیح موعود خواهد شد؛‏ کسی که یهودیان سالیان سال انتظار او را می‌کشیدند.‏ (‏لوقا ۱:‏۲۶-‏۳۳‏)‏ او با میل و رغبت تسلیم خواست خدا شد.‏ مریم پس از تولّد عیسی،‏ با شوهرش یوسف صاحب ۴ پسر و حداقل دو دختر دیگر نیز شد.‏ بنابراین می‌دانیم که مریم تا آخر عمرش باکره نماند.‏ (‏مَتّی ۱۳:‏۵۵،‏ ۵۶‏)‏ هرچند این افتخار بی‌نظیر نصیب او شد که مسیح موعود را به دنیا آورد،‏ مردم او را ستایش نمی‌کردند و خود نیز هرگز در پی ستایش از طرف مردم نبود،‏ چه طی خدمت عیسی روی زمین،‏ چه طی زمانی که یکی از اعضای جماعت مسیحی در قرن اول میلادی بود.‏

 از سرگذشت مریم چه می‌آموزیم؟‏ مریم از ایمانی قوی برخوردار بود و با رغبت مسئولیتی سنگین به عهده گرفت.‏ او شناختی وسیع از کلام خدا داشت.‏ هنگامی که مریم سخنان ذکرشده در لوقا ۱:‏۴۶-‏۵۵ را به زبان آورد،‏ تخمین زده شده که بیش از ۲۰ مرتبه به آیه‌های کتاب مقدّس اشاره کرد.‏

  مریم (‏خواهر مارتا و ایلعازَر)‏

 مریم که بود؟‏ مریم مانند برادرش ایلعازَر و خواهرش مارتا دوست صمیمی عیسی بود.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ مریم بارها نشان داد که برای عیسی ارزش بسیار قائل است.‏ او با ایمان گفت که عیسی می‌توانست مانع مرگ برادرش ایلعازَر شود و هنگامی که عیسی او را به زندگی بازگرداند،‏ شاهد عینی این معجزه بود.‏ وقتی مریم ترجیح داد به سخنان عیسی گوش دهد تا به مارتا در تدارک شام کمک کند،‏ خواهرش مارتا از او انتقاد کرد.‏ اما عیسی مریم را به دلیل ارزشی که برای امور روحانی قائل بود،‏ تحسین کرد.‏—‏لوقا ۱۰:‏۳۸-‏۴۲‏.‏

 در موقعیتی دیگر،‏ مریم سخاوتمندانه «ظرفی پر از روغن معطر و گرانبها» بر سر و پاهای عیسی ریخت.‏ (‏مَتّی ۲۶:‏۶،‏ ۷‏)‏ برخی،‏ او را متهم کردند که عمل او چیزی جز اِسراف نیست.‏ اما عیسی از او دفاع کرد و گفت:‏ «در سراسر دنیا هر جا که این بشارت موعظه شود،‏ کار این زن نیز به یاد او گفته خواهد شد.‏»—‏مَتّی ۲۴:‏۱۴؛‏ ۲۶:‏۸-‏۱۳‏.‏

 از سرگذشت مریم چه می‌آموزیم؟‏ او می‌کوشید ایمانی محکم در خود به وجود آورد و به پرستش خدا اولویت دهد،‏ نه به امور پیش‌پاافتادهٔ زندگی.‏ مریم برای ارج نهادن عیسی حاضر بود که مبلغی هنگفت پرداخت کند.‏

  مریم (‏خواهر موسی و هارون)‏

 مریم که بود؟‏ او خواهر موسی و هارون بود و نخستین زنی است که در کتاب مقدّس «نبیه» خوانده شده است.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ مریم در حکم یک نبیه،‏ موظف بود که در مورد پیام‌های خدا نبوّت کند.‏ او یکی از زنان سرشناس قوم اسرائیل محسوب می‌شد و پس از آن که خدا لشکر مصر را در دریای سرخ نابود ساخت،‏ به همراه مردان در خواندن سرود پیروزی همصدا شد.‏—‏خروج ۱۵:‏۱،‏ ۲۰،‏ ۲۱‏.‏

 چندی بعد،‏ مریم و هارون ظاهراً از روی حسادت و غرور،‏ موسی را مورد انتقاد قرار دادند.‏ یَهُوَه سخنان انتقادآمیزشان را «شنید» و آنان را سخت سرزنش کرد.‏ (‏اعداد ۱۲:‏۱-‏۹‏)‏ سپس خدا مریم را به بیماری جذام مبتلا ساخت،‏ زیرا از قرار معلوم او ابتدا سخنان انتقادآمیز را به میان آورده بود.‏ وقتی موسی به خدا التماس کرد که مریم را ببخشد،‏ خدا او را شفا داد؛‏ در نتیجه مریم هفت روز قرنطینه شد و بعد از آن به اردوگاه اسرائیل برگشت.‏—‏اعداد ۱۲:‏۱۰-‏۱۵‏.‏

 کتاب مقدّس نشان می‌دهد که مریم پندپذیر بود.‏ قرن‌ها بعد خدا در کتاب مقدّس به افتخار بزرگی که مریم داشت اشاره کرد و به قوم اسرائیل گفت:‏ «موسی و هارون و مریم را پیش رویتان فرستادم.‏»—‏میکاه ۶:‏۴‏.‏

 از سرگذشت مریم چه می‌آموزیم؟‏ شرح حال مریم نشانگر این است که خدا به آنچه پرستندگانش به یکدیگر یا در مورد هم می‌گویند،‏ توجه می‌کند.‏ همچنین از مریم می‌آموزیم که برای جلب رضایت خدا باید از غرور و حسادت امتناع ورزیم،‏ زیرا این خصوصیات ممکن است موجب بدنام کردن دیگران شود.‏

  مریم مَجدَلیّه

 مریم مَجدَلیّه که بود؟‏ او یکی از شاگردان وفادار عیسی بود.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ مریم مَجدَلیّه یکی از چندین زنی بود که با عیسی و شاگردانش همسفر شد.‏ او سخاوتمندانه در تأمین مخارج آنان کمک می‌کرد.‏ (‏لوقا ۸:‏۱-‏۳‏)‏ مریم در طول خدمت سه سال و نیم عیسی،‏ از او پیروی می‌کرد و شاهد عینی کشتن عیسی نیز بود.‏ او جزو اولین کسانی بود که عیسای رستاخیزیافته را دید؛‏ چه افتخار بزرگی!‏—‏یوحنا ۲۰:‏۱۱-‏۱۸‏.‏

 از سرگذشت مریم مَجدَلیّه چه می‌آموزیم؟‏ او سخاوتمندانه از خدمت عیسی پشتیبانی کرد و یکی از شاگردان وفادار عیسی بود.‏

  یاعیل

 یاعیل که بود؟‏ یاعیل همسر مردی غیراسرائیلی به نام حِبِر بود.‏ او با دلیری جانب قوم خدا را گرفت.‏

 نگاهی مختصر به سرگذشت او.‏ یاعیل هنگامی که سیسِرا،‏ فرماندهٔ لشکر کنعانیان به خیمهٔ او آمد،‏ قاطعانه عمل کرد.‏ سیسِرا در نبرد خود با اسرائیلیان شکست خورده بود و به دنبال یک پناهگاه می‌گشت.‏ یاعیل،‏ او را به خیمهٔ خود راه داد و گفت که در آنجا مخفی شده،‏ استراحت کند.‏ وقتی سیسِرا به خواب عمیق فرو رفت،‏ یاعیل او را بر طبق حکم خدا به هلاکت رساند.‏—‏داوران ۴:‏۱۷-‏۲۱‏.‏

 این عمل یاعیل در واقع تحقق یکی از پیشگویی‌های دِبورَه بود که گفته بود:‏ «خداوند سیسِرا را به دست زنی خواهد فروخت.‏» (‏داوران ۴:‏۹‏)‏ به این دلیل،‏ یاعیل در میان زنان،‏ «مبارکترین» خوانده شد.‏—‏داوران ۵:‏۲۴‏.‏

 از سرگذشت یاعیل چه می‌آموزیم؟‏ او ابتکار عمل داشت و شهامت به خرج داد.‏ سرگذشت او نشان می‌دهد که خدا چگونه اتفاقات را طوری هدایت می‌کند تا به پیشگویی‌های خود جامهٔ عمل بپوشاند.‏

 محور زمانی مربوط به زنان ذکرشده در کتاب مقدّس

  1.  حوّا

  2. طوفان نوح (‏۲۳۷۰ ق.‏م.‏)‏

  3.  سارا

  4.  زن لوط

  5.  رِبِکا

  6.  لیه

  7.  راحیل

  8. خروج اسرائیلیان از مصر (‏۱۵۱۳ ق.‏م.‏)‏

  9.  مریم (‏خواهر موسی و هارون)‏

  10.  راحاب

  11.  روت

  12.  دِبورَه

  13.  یاعیل

  14.  دلیله

  15.  حَنّا

  16. نخستین پادشاه اسرائیل (‏۱۱۱۷ ق.‏م.‏)‏

  17.  اَبیجایِل

  18.  دختر شولَمّی

  19.  ایزابل

  20.  اِستَر

  21.  مریم (‏مادر عیسی)‏

  22. تعمید عیسی (‏۲۹ م.‏)‏

  23.  مارتا

  24.  مریم (‏خواهر مارتا و ایلعازَر)‏

  25.  مریم مَجدَلیّه

  26. مرگ عیسی (‏۳۳ م.‏)‏